طرح دعوای خلعید علیه غاصب در بیع شرط
پرسش: در بیع شرط، مالکیت از چه زمانی منتقل میشود؟ آیا کسی که در نتیجه بیع شرط متصرف ملکی است میتواند علیه غاصب طرح دعوا خلعید کند؟ املاکی که پس از پیروزی انقلاب اسلامی از ناحیه نهادها و سازمانهای دولتی و عمومی بهطور قطعی به مدت ده یا بیست ساله یا بیشتر به متصرفاً واگذار شده از لحاظ حقوقی چیست، آیا بیع شرط است یا صلح
اتفاقنظر
انتقال از زمان وقوع معامله فیمابین طرفین صورت میگیرد هرچند قبض و اقباض محقق نشده باشد؛ لذا وجود شرط، در عقد مانع انتقال نبوده و نمائات و منافع منعقده متعلق به کسی است که در نتیجه اقاله مالک میشود. در مورد سؤال دوم با وقوع عقد بیع شرط، مالکیت منتقل میشود؛ زیرا که اقتضای عقد بیع، مالکیت مبیع و ثمن بوده است؛ بنابراین طرح دعوا از ناحیه مالک صحیح بوده، لکن نمیتواند تصرفی که نافی خیار باشد انجام دهد. در مورد بند سوم الفاظ عقود محمول بر معانی عرفیه است؛ بنابراین با توجه به وقوع قرارداد قصد و رضای طرفین مورد توجه است. در برخی از قراردادها انتقال مالکیت صریحاً افاده و استنباط میگردد و یا ممکن است به تحقق شرط و پرداخت آخرین قسط منوط باشد. بر اساس ماده10 قانون مدنی، قرارداد فیمابین نافذ است و درصورتی که مفاد قرارداد مبین بیع شرط باشد که در فقه از آن به نام خیار رد ثمن یاد میشود مشمول مقررات بیع شرط از جمله ماده459 قانون مدنی خواهد بود.
نظر کمیسیون نشست قضائی (5)
هرچند بیع خیاری (بیع شرط) با توجه به قانون ثبت ملک نیست، خریدار در بیع شرط تا زمان اجرای خیار، مالک منافع است و درصورتی که مال مورد مطالبه در تصرف انتقال گیرنده باشد میتواند علیه غاصب، خلعید اقامه کند در مورد قسمت دوم سؤال باید به ماهیت قرارداد منعقده بین طرفین دقت شود و با توجه به قالب عقد و قصد و اراده واقعی طرفین، وضعیت حقوقی آن را مشخص کرد.
نوشتن دیدگاه